یادداشت

آنچه ما درباره شهرسازی عمودی نمی دانیم

آنچه ما درباره شهرسازی عمودی نمی دانیم

امروز در شهرهای بزرگ جهان چالش تامین مسكن بوسیله شهرسازی عمودی مدیریت می شود اما چرا شهرسازی عمودی در شهر تهران مورد توجه نبوده است؟



به گزارش پلات به نقل از مهر، امروز در شهرهای بزرگ جهان چالش تامین مسکن بوسیله شهرسازی عمودی مدیریت می شود اما چرا شهرسازی عمودی در شهر تهران مورد توجه نبوده است؟
حامد محرمی زارع، کارشناس عمران در یادداشتی با اشاره به تجربه شهرسازی عمودی در شهرهای بزرگ جهان، به دلیلهای غفلت از این سیاست در شهرسازی پایتخت، تهران، پراخته است که متن کامل آن ازنظرتان می گذرد:
شهرسازی در جهان برمبنای متدهای مختلفی از قرون گذشته تابحال گسترش یافته است. اما از سال ۱۹۲۸ به بعد که فضل الرحمان خان بنگلادشی آغاز به طراحی آسمان خراشهای نیویورک کرد مفهومی جدید در شهرسازی پدید آمد.
شهرسازی عمودی بطور خلاصه به صورتی از توسعه شهری اطلاق می شود که در آن بجای توسعه محیطی شهرها به شکل عمودی توسعه پیدا می کنند. طی دهه های گذشته جمعیت شهری بسیار گسترش یافته است و برخی جوامع سنتی در ایران و جهان مثل جوامع روستایی و عشایری به شدت محدودتر می شوند.
اگر بخواهیم از نظر محیط زیستی به آن نگاه نماییم باید از این خبر خوشحال بود؛ چون خروج انسان ها از قالب جوامع روستایی و عشایری جغرافیای حضور انسان در طبیعت و زیستگاه های انسانی را محدود تر می کند. یک خانواده عشایر کمتر یعنی کاهش دست اندازی به اندازه چند هکتار کمتر به طبیعت است. یک خانواده روستایی کمتر یعنی آزاد شدن چند هکتار زمین بیشتر و افزایش زیستگاه که پیامد این مساله می تواند باشد.
در کنار این مساله اگر برای جمعیت تولید شده شهری، مکانی مناسب در نظر گرفته نشود، پیامد این موضوع، افزایش قیمت زمین در شهرها و متعاقباً افزایش قیمت مسکن می باشد.
در این شرایط شهر به شکل محیطی گسترش پیدا می کند. زاغه ها و مناطق بدون استاندارد شهرسازی و خدمات شهری متولد می شوند. لطمه های اجتماعی پدید می آید و کلانشهرها با مشکلات دومینویی حاصل از این روند مهاجرت بیش از پیش درگیر می شوند.
اول از همه باید به این پرسش پاسخ داد که آیا توسعه شهرها و افزایش جمعیت شهرها درست است یا غلط؟ باید گفت این مساله هم مزایایی دارد و هم معایبی که باید به هر دو توجه کرد.
افزایش جمعیت شهرها اگر به شکل استاندارد و با برنامه باشد لطمه نیست و می تواند مزایای بسیاری هم داشته باشد. مثل شهرهای شرق آسیا که جمعیت بسیار بالایی را در شهرها دارند. اما اگر این مساله به شکل غلط و بدون برنامه ریزی صورت گیرد سبب لطمه به محیط زیست و هدررفت منابع و مشکلات حادتری می شود. از موضوع شهرسازی عمودی و مهاجرت به نقد سیاست های شهرسازی در تهران بپردازیم.
از دهه ۳۰ موضوع زاغه ها در تهران مورد توجه قرار گرفت. همین طور مهاجرت فزاینده ای به تهران انجام شد و شهر به شکل غیر عادی آغاز به رشد کرد. بطور دقیق نمی توان اظهارنظر کرد اما سیستم حاکمه در آن زمان (پیش از انقلاب) معتقد بود باید به سمت برج سازی حرکت نماید تا بتواند جمعیت افزایش یافته را در تهران ساکن کند.
از همین رو، شهرک ها و برج ها یکی بعد از دیگری در تهران در حال شکل گیری بود.
اما بعد از انقلاب موضوع تغییر پیدا کرد. شهرسازان، یک بومی نگری غیر قابل انطباق با نظریه های جهانی را در سر داشتند. در نتیجه این سیاست ها و نظریه ها، طرح توسعه پایتخت کامل شده و شهر به شکل محیطی برای توسعه آماده تر شد. در این طرح، تنها یک منطقه برای برج سازی در نظر گرفته شده بود.
چرا سیاست گذاران شهری از توسعه عمودی شهر غافل شدند؟
موضوع اساسی که هیچ وقت مطرح نشد این بود که چرا ما باید توسعه محیطی داشته باشیم؟ بنظر می رسد علت آن، این بود که برای توسعه عمودی باید زیرساخت ها آماده شود و اصولاً توسعه عمودی بمراتب گران تر از توسعه محیطی شهرهاست و سیاست گذاران شهری در دهه های قبل، نمی خواستند این هزینه ها، سبب نارضایتی مردم شود.
این در حالی است که هدف از توسعه، ایجاد مسکن برای جمعیت افزایش یافته شهری است؛ ولی این مساله هیچ وقت تحقق نیافت.
فرض کنید شما یک عرصه (زمین) ۱۰ هزار متری را به تعداد برابری قطعه تقسیم کرده و بعد از تعیین معابر، بخواهید در این زمین، خانه هایی ۴ طبقه بنا کنید. با فرض اشغال ۲۰ درصدی عرصه توسط معابر، ۸ هزار متر مفید برای ساخت و ساز در اختیار دارید.
با فرض تقسیم عرصه به زمین های ۲۰۰ متری، می توان ۴۰ قطعه زمین و در مجموع ۱۶۰۰ واحد مسکونی در اختیار داشت. اگر در همان زمین مذکور، برجی به ارتفاع ۱۵۰ متر قرار بود بنا شود، با فرض سطح اشغال ۶۰ درصدی در این زمین و همین طور فرض واحدهای ۱۴۰ متری، می شد بیش از ۱۰۰۰ واحد مسکونی ایجاد کرد؛ با این تفاوت که زمین مناسبی برای خدمات در اختیار شهروندان قرار می گرفت، استاندارد فضای سبز تامین می شد و حتی معابر بسیار بزرگ تری در اختیار داشتیم.
آسیب های شهرسازی افقی در مقایسه با شهرسازی عمودی
اولین لطمه افزایش محیطی و افقی شهرها نابودی خاک حاصلخیز است؛ دومین موضوعی که می توان از آن بعنوان لطمه توسعه افقی شهر یاد کرد، افزایش هزینه های طولانی مدت اداره شهر است.
به عبارت دیگر، شهری که افقی گسترش یافته، در طولانی مدت هزینه های بمراتب بیشتری را طلب می کند. از جانب دیگر، میل به مرکزگرایی شهروندان همان شهری که افقی توسعه یافته، موجب می شود مردم رغبتی به حضور در شهرک ها نداشته باشند. شهرک های هر چه بزرگ تر باشند، به کریدورهای ارتباطی عریض تری نیاز دارند. گسترش حمل و نقل عمومی در این شهرها به سبب گستردگی شهر، بسیار گران تر است و شهر کوچک تر نیاز به کریدور کم عرض تر و زیرساخت کمتری از نظر طولی دارد.
اغلب شهرهای به وجود آمده در حاشیه تهران کنونی مشکلات پیچیده تری دارند. شهرسازی محیطی نه فقط مشکل مسکن را حل نمی کند بلکه موجب سرایت این مشکل به شهرهای حاشیه ای هم می شود. تقریباً همه شهرهای تازه تأسیس در مفهوم «پایین شهر» جای گرفته اند و این مساله موجب بحران در گسترش شهر شده است. به خصوص که برخی نقاط شهری با تراکم بالای جمعیت و برخی نقاط دیگر با تراکم جمعیت کمتر رو به رو هستند.
زیرساخت های شهری تقویت شود
در این وضعیت ما باید به تغییر زیرساخت های شهری و آماده سازی زیرساخت های شهری برای شهرسازی عمودی بیاندیشیم.
ایران جزو معدود کشورهای جهان است که مردمانش از شهرهای دیگر (کرج و اسلامشهر و پرند و پردیس) برای کار و انجام امور به شهر مادر (تهران) می آیند. روزانه میلیونها سفر این چنینی اتفاق می افتد.
در صورت ساکن شدن این جمعیت در تهران می توان از مصرف شدن میلیون ها لیتر سوخت جلوگیری کرد.
تهران برمبنای استاندارد متروپلیتن ها ساخته نشده و مشکلات کنونی مسکن در تهران دقیقاً بنا بر این است. این روندها باید اصلاح گردد. حالا نظریه «Megaskyscapers» (آسمان خراش های فوق بزرگ) در جهان درباب شهرسازی مطرح می شود.

1399/04/18
14:08:48
5.0 / 5
2586
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۳ بعلاوه ۲
پلات