پروژه ریلی شیراز - بندرعباس توجیه اقتصادی ندارد
به گزارش پلات، یک کارشناس صنعت ریلی اظهار داشت: پروژه شیراز - بندرعباس فاقد پیوست اقتصادی روشن است و تا وقتی که مطالعات اف اس واقعی و دقیق نداشته باشد، نمی تواند در اولویت اجرا قرار گیرد.
محمدجواد شاهجویی کارشناس صنعت ریلی در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به چرایی عدم اولویت و اجرای پروژه ریلی شیراز - بندرعباس از منظر اقتصادی، اظهار داشت: بندر بوشهر می تواند جزو پروژه های اولویت دار اقتصادی باشد، اما این مساله منوط به آن است که اتصال ریلی به بندر یا شهر بوشهر در اف اس (FS) اقتصادی آن پروژه به صورت کامل دیده و تعریف شده باشد.
وی با اشاره به ضرورت تعریف دقیق پیوست اقتصادی برای پروژه های زیربنایی اضافه کرد: نمی توان فقط با ادعا کردن یک پروژه را اقتصادی یا غیراقتصادی دانست و این امر نیازمند بررسی های کارشناسی و مستند است. نکته قابل توجه اینست که خیلی از پروژه هایی که مطرح می شود و ردیف بودجه عمرانی می گیرد، به نحوی تحت فشارهای سیاسی تعریف می شوند و سپس برای توجیه ساخت، مطالعات اف اس برای آنها تهیه می شود.
شاهجویی اشاره کرد: به بیان روشن، گاهی اوقات فشارهای سیاسی سبب می شود یک پروژه در مجلس ردیف بودجه بگیرد و بعد از آن برای پیشبرد طرح، در شرکت ساخت مطالعات اف اس به شکلی صورت می گیرد که توجیه اقتصادی آن تقویت شود.
وی اضافه کرد: در این فرآیند با برآوردهای خوش بینانه در حوزه تقاضای بار و مسافر یا کاهش هزینه های ساخت، تلاش می شود پروژه از نظر اقتصادی موجه جلوه داده شود. این رویه می تواند منجر به تعریف پروژه هایی شود که در عمل از توجیه اقتصادی کافی برخوردار نیستند، اما با محاسبات تنظیم شده، اقتصادی جلوه می کنند و به مرحله اجرا می رسند.
این کارشناس صنعت ریلی با اشاره به چالش های تعریف و تامین بودجه پروژه های ریلی، اظهار داشت: حقیقت اینست که تمامی پروژه هایی که موفق به دریافت ردیف بودجه عمرانی شده اند، به ظاهر باید دارای اف اس (FS) اقتصادی باشند تا امکان تعریف و پیشبرد آنها در شرکت ساخت فراهم گردد.
وی اضافه کرد: در عین حال، نمونه های گوناگونی وجود دارد که پروژه ها فقط به علت برخورداری از ردیف بودجه، اقتصادی جلوه داده شده اند، در حالیکه در عمل فاقد توجیه اقتصادی کافی هستند. به عنوان نمونه میتوان به راه آهن تهران - همدان اشاره نمود که در زمان تصویب بودجه، به عنوان پروژه ای اقتصادی عرضه شد، اما بررسی آمار عملکرد این مسیر از زمان بهره برداری تابحال نشان داده است میزان بار و مسافر جابه جا شده به حدی نبوده که حتی اصل سرمایه گذاری انجام شده بازگردانده شود، چه رسد به سودآوری یا ایجاد تحرک اقتصادی در منطقه.
شاهجویی اشاره کرد: در واقع برخی پروژه ها به شکلی ارائه می شوند که اقتصادی به نظر برسند، اما نه خود طرح از نظر بنگاهی توجیه مالی دارد و نه موفقیت اقتصادی مشخصی برای کشور بوجود می آورد. البته در بعضی موارد یک پروژه امکان دارد از منظر بازگشت سرمایه مستقیم اقتصادی نباشد، اما منافع کلان ملی و توسعه ای به همراه داشته باشد.
وی اضافه کرد: پروژه دوخطه سازی مسیر بافق - سرخس با وجود هزینه بسیار سنگین نزدیک به یک میلیارد دلار، احیانا در بلند مدت سودآوری مالی محدودی خواهد داشت، اما به علت ظرفیت بالای انتقال بار فولادی و معدنی، کاهش تلفات جاده ای، صرفه جویی در مصرف سوخت و تقویت صادرات صنایع فولادی می تواند به شکوفایی اقتصاد کشور کمک نماید. از منظر بنگاهی شاید این پروژه اقتصادی نباشد، اما از نظر منافع ملی و اثرات توسعه ای، توجیه پذیری بالایی دارد.
این کارشناس صنعت ریلی با بیان ضرورت بررسی همهجانبه منافع اقتصادی و ملی پروژه های حمل و نقل، اظهار داشت: از منظر کلان نمی توان فقط رویکرد ترانزیتی برای پروژه ها درنظر گرفت، چون که قرار نیست این طرح ها فقط برای ترانزیت بین المللی به کار گرفته شوند.
وی اظهار داشت: ضروری است میزان بار فعلی در مسیرهای هدف و همینطور ظرفیت واقعی جذب بار با اجرای پروژه های جدید، همچون مسیر ریلی شیراز - بوشهر، به دقت ارزیابی شود تا آثار اقتصادی آن از منظر کاهش مصرف سوخت، کاهش تلفات و منافع جانبی مشخص شود.
شاهجویی اشاره کرد: برای هرگونه تصمیم گیری، دو محک اساسی باید مدنظر قرار گیرد. نخست، تصویب و اجرای طرح جامع حمل و نقل کشور است که بیشتر از ۲۰ سال است در انتظار نهائی شدن قرار دارد. در صورت تصویب این طرح، پروژه ها بر مبنای منافع اقتصادی یا منافع ملی و با اتکا به ارزیابی دقیق عرضه و تقاضای بار و مسافر اولویت بندی می شوند و دیگر امکان اعمال فشارهای سیاسی یا لابی های فردی برای تصویب پروژه ها از بین می رود.
وی اضافه کرد: دومین معیار، سنجش میزان آمادگی بخش غیردولتی برای سرمایه گذاری است. اگر یک پروژه واقعا اقتصادی باشد، سرمایه گذاران غیردولتی که نگاه سودآور دارند، حاضر به مشارکت خواهند بود. در این صورت اگر نماینده مجلس یا مقام مسئولی خواهان اجرای یک پروژه باشد، می تواند از مسیر جذب سرمایه گذار خصوصی اقدام نماید و اگر سرمایه گذار ورود کرد، این نشان دهنده توجیه پذیری اقتصادی طرح خواهد بود.
این کارشناس صنعت ریلی اشاره کرد: هرچند اجرای هر خط ریلی به توسعه کشور، ایجاد دسترسی، رشد مناطق و ارتقاء فاکتورهای اقتصادی کمک می نماید، اما باتوجه به محدودیت منابع بودجه ای، لازم است اولویت بندی دقیق بر مبنای طرح جامع و منطق سرمایه گذاری صورت گیرد تا از هدر رفت منابع جلوگیری شود. به اجمال، به عنوان نمونه میتوان به راه آهن تهران - همدان اشاره نمود که در زمان تصویب بودجه، به عنوان پروژه ای اقتصادی ارائه شد، اما بررسی آمار عملکرد این مسیر از زمان بهره برداری تاکنون نشان داده است میزان بار و مسافر جابه جا شده به حدی نبوده که حتی اصل سرمایه گذاری انجام شده بازگردانده شود، چه رسد به سودآوری یا ایجاد تحرک اقتصادی در منطقه. وی افزود: پروژه دوخطه سازی مسیر بافق - سرخس با وجود هزینه بسیار سنگین نزدیک به یک میلیارد دلار، احتمالا در طولانی مدت سودآوری مالی محدودی خواهد داشت، اما به دلیل ظرفیت بالای انتقال بار فولادی و معدنی، کاهش تلفات جاده ای، صرفه جویی در مصرف سوخت و تقویت صادرات صنایع فولادی می تواند به شکوفایی اقتصاد کشور کمک کند. نخست، تصویب و اجرای طرح جامع حمل و نقل کشور است که بیش از ۲۰ سال است در انتظار غایی شدن قرار دارد.
منبع: plats.ir
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب